آگاهی دل

معلومات اکتسابی و ذهنی ملاک حفیفت نیست

آگاهی دل

معلومات اکتسابی و ذهنی ملاک حفیفت نیست

از خود بیگانگی چرا؟

بنام خدا  

چرا انسان از خود بیگانه و در نتیجه از خدا دور شده است؟

بدیهی مینماید که بسبب آنست که ولایت مخلوق یا نوع بشر را از ابتدای طفولیت پذیرفته و برآن مانده است وچون اکثر قریب باتفاق مردم همین حال را دارند و مشابه او هستند  دائما تائید و تقویت و عادی میشود وبه خود باز نمیآید و برایش این سئوال مطرح نمیشود که ولی حقیقی من کیست ودر صورت مذهبی بودن  بازغالبا این حالت ولایت دیگران یا مخلوق دراو هست واینبار در ولایت بزرگان دین توقف میکند ومشکل ولایت خدا را میفهمد(ارادت دراشتن به بزرگان دین چیز دیگری است که درمسیر حق طلبی ومجاهدت ایجاد میشود)

زیاد یاد خدا میکنیم اما اوراچندان کاره  وولی خود حساب نمیکنیم  و لذا اذکار ما غالبا تقربی ایجاد نمیکند چرا که دل ما به مخلوقلت بسته است و دراثر این خطا در قفسی افتاده و دستخوش آختاپوسهایی آزار دهنده گشته است که از درون به ما فرمان میدهند وعنان تمایلات و و افکار مارا در دست دارند

این حالات به معنی بیگانگی از خوداست یا به معنی داشتن شخصیت مجازیست اگر کسی بخود باشد یابه اصل خود نزدیک گردد خدا را از نزدیک ولی خود میداند و خودرا مملوک اوحساب میکند هرچند که با چشم ظاهر بین اورا نمیبیند 

بواسطه دوری وبیگانگی انسان از خدا  قرآن میفرماید: 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ 

ای مردم خدائی را بندگی کنید که شمارا ومردم قبل از شمارا آفریده شاید تقواپیشه شوید(از غیر او)