آگاهی دل

معلومات اکتسابی و ذهنی ملاک حفیفت نیست

آگاهی دل

معلومات اکتسابی و ذهنی ملاک حفیفت نیست

شناختن شناسنده

بنام خدا  

 

 شناختن شناسنده : 

..

به هرچیز نگاه میکنیم ویا بررسی میکنیم  یاحتی کتب و مقالات معنوی ویااشعاری ... راکه میخوانیم شناختهای مفید ومناسبی ممکنست پیدا کنیم . اما یک واقعیت مهم اینست که در اینکارها از شناسنده که اصل است، چه بسا غافل میشویم.

این شناسنده وخود که درکانون شناخته ها یش قراردارد، خودی که اصل  وجوهر است وهمه ارزشها باعتبا ر او ارزش دارد عجب است اگر مورد غفلت باشد ولی معمولا از آن غفلت داریم وبرای همین است که اولیا وعرفا وحکما هشدار داده اند  که خود ت را بشناس... 

.. 

چرا خود شناسی ضرورت دارد و درعین حال مورد غفلت قرار میگیرد؟

زیرا میل آگاهی از ابتدا متوجه چیز های بیرون از خود شده است وکسی تو صیه به درون نگری نکرده وهمه علوم ومعارف بشری غالبا حواس انسان را متوجه برون میکنند ودرون نگری ظاهرا برای جامعه مهم نیست تا توصیه جدی وروشنگریهائی در باره اش وجود داشته باشد.درون نگری کار خود فرداست. 

اگر انسان هستی واحد خودرا در عالم خلقت حس نکند وتصدیق ننماید نمیتواند مبدا هستی خودرا بشناسد وبا او مرتبط شود.  

در سوره واقعه میخوانیم :نحن  خلقنا کم فلولا تصدقون ......ولقد علمتم النشاءالاولی فلولا تذکرون  

ودر سوره انعام است که :  ولقد جئتمونا فرادی کما خلقناکم اول مره

در این آیات قرآن نگاه به خود وفردیت خود را تذکر داده است.

..

 آیا این رغبت در ما پیدا میشود که شناسنده چیزها یعنی نشئه هستی واحد خودمان  را بشناسیم وبرایش ارزش قائل باشیم.

آیا در نظام تعلیم وتربیت خود شناسی ملحوظ شده است مسلما نه چون روشهای آموزش مبتنی بر مشاهدات خارجی است آیا برنا مه هائی میتوان تنظیم کرد که شاگردن راضمن درسها، بتامل دروجود وپیدایش خود وا دارد ووالدین وجامعه را وسیله پیدایش تلقی کنند نه عامل پیدایش خود، به بیان دیگرآیا مسائل خود شناسی ممکنست دربرنامه     های آموزشی گنجانده شود؟ 

..

ویک مطلب مرتبط با مطلب بالا اینکه آیا امکان دارد برای والدین همراه صدور شناسنامه برای فرزندشان یک دفتر چه راهنمای تربیتی ارائه شود که حتی المقدور نکاتی را در رفتار با طفل رعایت کند(اینکار صددرصد ممکنست)یا حتی المقدور خودشان متعادل باشند وکمترطفل را آلوده به خلقیات خوشان کنند، چون اسکلت شخصیت یا نفس کودکان درزیر پنج شش سالگی شکل میگیرد.طفلی که آزاد بدنیا آمده وودیعه خدا وبه خوداست وآلوده نیست اگرنسبتا آزاد ومتعادل بار آید وکمتر بواسطه جثه کوچکش تحت سلطه بزرگتران واقع شودکمتر از خود بیگانه میشود و در سرنوشت خودش ودیگران تاثیربسیارمطلوبی میگذارد.

انگیزه اینکارها اخلاقی وانسانی میتواند باشد وآثار نتایج مفید آنرا تنها خدا میداند و از احتساب معمولی ما خارج است